بیوگرافی افلاطون (زندگینامه بزرگان)
افلاطون یکی از فیلسوفان یونان باستان، شاگرد سقراط و معلم ارسطو بود. نوشته های وی عدالت، زیبایی و برابری را جستجو می کرد و همچنین شامل بحث هایی در زمینه شناخت طبیعت، فلسفه سیاسی، الهیات، کیهان شناسی، معرفت شناسی و فلسفه زبان بود.
این فیلسوف، بنیانگذار مکتب فکری افلاطونی، آکادمی و نخستین موسسه آموزش عالی در جهان غرب و نویسنده آثار فلسفی بود که تأثیر بی نظیر در اندیشه غربی داشت. نام این اندیشمند بزرگ به طور گسترده در کنار چهره های محوری تاریخ یونان باستان و فلسفه غرب مثل معلم خود او، سقراط و شاگردش ارسطو، دیده می شود.
افلاطون مبتکر گفتگوی دیالکتیک در فلسفه بود و او را بنیانگذار فلسفه سیاسی غرب می دانند. از طرفی نام او همیشه همنام عشق افلاطونی به کار گرفته می شود که مقابل عشق رمانتیک است. اعتقادات بر این می باشد که برخلاف کار هم معاصرانش، کل مجموعه کارهای افلاطون بیش از ۲۴۰۰ سال سالم مانده.
اگرچه محبوبیت آنها طی سال ها در نوسان بود؛ اما آثار افلاطون از زمان تألیف، هرگز بدون خواننده نبوده اند. ما قصد داریم تا در این مطلب به معرفی بیوگرافی افلاطون این فیلسوف و اندیشمند آتنی بپردازیم.
عکس افلاطون
افلاطون کیست؟ افلاطون یکی از درخشان ترین و مهمترین چهره های جهان یونان باستان و کل تاریخ اندیشه غربی است. نوشته های او در عمق و وسعت فوق العاده زیاد، اخلاق، سیاست، ریاضیات، متافیزیک، منطق، زیبایی شناسی و معرفت شناسی را بررسی می کند. وی در گفتگوهای کتبی خود ایده ها و فنون استادش سقراط را منتقل و گسترش داد. آکادمی که وی تأسیس کرد از نظر برخی، اولین دانشگاه جهان بود و در آن بزرگترین دانشجوی خود، فیلسوف با نفوذ، ارسطو را به همان اندازه تحت تأثیر قرار داد.
وی توسط معلمان برجسته آتن از جمله فیلسوف کراتیلوس در فلسفه، شعر و ژیمناستیک تعلیم دید. اگرچه سقراط، افلاطون را مستقیماً تحت تأثیر گفتگوها قرار می داد، اما تأثیر فیثاغورث بر افلاطون یا به معنای وسیع تر، فیثاغورثی ها مانند آرچیتاس نیز قابل توجه بود. ارسطو ادعا کرد که فلسفه افلاطون از نزدیک، تعالیم فیثاغورثی را دنبال می کند و سیسرو این ادعا را تکرار می کند. آنها می گویند افلاطون همه چیز فیثاغورث را آموخته است. این احتمال وجود دارد که هر دو تحت تأثیر ارفیسم قرار گرفته و معتقد به افسردگی و انتقال روح باشند.
فیثاغورث معتقد بود که همه چیز عدد است و کیهان از اصول عددی ناشی می شود. او مفهوم فرم را متمایز از ماده معرفی کرد و اینکه جهان فیزیکی تقلیدی از یک جهان ریاضی ابدی است. این عقاید در هراکلیتوس، پارمنیدس و افلاطون بسیار تأثیرگذار بود. جمهوری افلاطونی احتمالاً به ایده جامعه ای کاملاً سازمان یافته از اندیشمندان همفکر مرتبط باشد، مانند جامعه ای که فیثاغورث در کروتون تاسیس کرد. افلاطون پس از اعدام سقراط آتن را ترک و به مصر، سیسیل و ایتالیا سفرهایی داشت. در مصر او ساعت آبی را آموخت و بعداً آن را وارد یونان نمود.
در ایتالیا از کار فیثاغورث آگاهی یافت و ارزش ریاضیات را درک کرد. افلاطون در حدود سال ۳۸۷ قبل از میلاد به آتن بازگشت و آکادمی خود را در آن شهر تاسیس کرد. او زیر نظر ریاضیدان مشهور تئودوروس سیرنی تحصیلات خود را می گذراند و اگرچه خودش ریاضیدان نبود، اما معلم برجسته ریاضیات قلمداد می شد.
وی هر یک از چهار عنصر سازنده جهان (خاک، هوا، آب و آتش) را با یک ماده جامد منظم (به ترتیب مکعب، هشت ضلعی، ایکوزاهدرون و چهار ضلعی) به دلیل شکل آنها به اصطلاح جامدات افلاطونی مرتبط می دانست. قرار بود پنجمین ماده جامد عادی دوازده ضلعی، عنصری باشد که آسمان ها را تشکیل داده است.
دوران کودکی افلاطون
اطلاعات کمی در مورد زندگینامه افلاطون و تحصیلات او در دسترس است. تاریخ سنتی تخمین می زند که تولد افلاطون در حدود سال ۴۲۸ قبل از میلاد بوده؛ اما دانشمندان مدرن تر با ردیابی وقایع بعدی زندگی وی معتقدند که او بین سال های ۴۲۴ تا ۴۲۳ قبل از میلاد متولد شده است.
آریستوکلِس معروف به افلاطون به خانواده ای اشرافی و تأثیرگذار تعلق داشت و پدر و مادر او از اشراف یونان بودند. طبق گفته های دیکسوژنس لارتیوس، پدر افلاطون، آریستون، نسب خود را از پادشاه آتن، کودروس و پادشاه مسنیا، ملانتوس، گرفته است.
طبق اسناد باستان هلنی، گفته می شد که کودروس از خدای اسطوره ای پوزیدون بوده و افلاطون از طریق مادرش با سولون خویشاوند بود. مادر افلاطون پریشی بود و خانواده اش با قانونگذار بزرگ آتن، سولون یکی از هفت حکیمی که قوانین دراکو را لغو کرد، در ارتباط بودند.
برخی از محققان بر این باورند که افلاطون به خاطر رسم نامگذاری پسر بزرگتر به نام پدربزرگ، به اسم پدربزرگ خود ارسطوکلس نامگذاری شده؛ اما هیچ مدرک قطعی در این باره وجود ندارد که افلاطون پسر بزرگ خانواده اش بوده باشد. گفته شده که یا مربی کشتی وی او را “افلاطون” لقب داده که به معنای “پهن” است، یا به دلیل داشتن جسمی مستحکم یا پهنای پیشانی وی یا سخنوری اش، به او این لقب را داده اند.
مانند بسیاری از پسران جوان از طبقه اجتماعی مرفح، او نیز توسط بهترین مربیان آتن آموزش می دید و در برنامه های درسی او باید آموزه های کریتیلوس، فیثاغورس و همچنین پارمنیدس ارائه می شد. این افراد به توسعه بنیاد مطالعات متافیزیک افلاطون (مطالعه طبیعت) و معرفت شناسی (مطالعه دانش) کمک کرده اند. پدر افلاطون در جوانی درگذشت و مادرش با پیرلامپس، سیاستمدار و سفیر یونان در ایران ازدواج مجدد کرد.
اعتقاد بر این است که افلاطون دارای دو برادر تنی، یک خواهر و یک برادر ناتنی است. اغلب اوقات اعضای خانواده افلاطون در گفتگوهای او حاضر می شدند و مورخان بر این باورند که این نشانه افتخار افلاطون در تبار خانوادگی وی می باشد.
او در جوانی دو واقعه مهم را تجربه کرد که مسیر زندگی اش را رقم زد، یکی از آنها دیدار با فیلسوف بزرگ یونانی، سقراط بود. روش های گفتگو و مباحثه سقراط چنان افلاطون را تحت تأثیر قرار داد که به یکی از نزدیکان وی تبدیل شد و زندگی خود را وقف مسئله فضیلت و شکل گیری شخصیتی کرد. واقعه مهم دیگر جنگ پلوپونز بین آتن و اسپارتا بود، که در آن افلاطون برای مدت کوتاهی بین سال های ۴۰۹ و ۴۰۴ قبل از میلاد به خدمت رفت.
پس از مرگ سقراط، افلاطون به مدت ۱۲ سال به سراسر منطقه مدیترانه سفر کرد و ریاضیات را نزد فیثاغورث در ایتالیا و هندسه، زمین شناسی، نجوم و دین را در مصر فرا گرفت.
در این مدت یا اندکی بعد، وی نوشتن گسترده خود را آغاز نمود. او قبل از ملاقات با سقراط ابتدا با کریتیلوس و آموزه های هراکلیت آشنا شد. آمبروز معتقد بود که افلاطون در مصر با ارمیا ملاقات کرده و تحت تأثیر عقاید وی قرار گرفته است.
آگوستین در ابتدا این ادعا را پذیرفت اما بعداً آن را رد کرد و در استدلال “در شهر خدا” گفت: “افلاطون صد سال پس از پیشگویی ارمیا متولد شده بود”. او کشتی گیر قابلی بود و منابع تاریخی وی را استعدادی درخشان و در عین حال متواضع توصیف می کنند که در تحصیلاتش عالی بوده است.
دوران حرفه ای افلاطون
آکادمی
این اندیشمند برجسته یونانی در سال ۳۸۷ قبل از میلاد آکادمی خویش را که شامل علوم، فلسفه و ادبیات بود در تقدیس آکادموس تاسیس کرد. عده کثیری بر این باورند که این آکادمی نخستین دانشگاه جهان محسوب می شد زیرا در آن رشته های زیادی مثل متافیزیک، ستاره شناسی، ریاضیات و موسیقی آموزش داده می شد. برجسته ترین شاگرد او در این مکان رشد یافت و به درجه استادی رسید.
آثار
گویا آثار این فیلسوف شکل مناظره ای دارند و با ارزش ترین کتاب باقی مانده از او “رسالهٔ جمهور” می باشد که از ده محاوره تشکیل شده است. در مناظره های سقراط همه طرفین گفتگو با نام دقیق مشخص شده اند. در جمهوری مباحثی درباره عدالت، مرگ، تقلید و … دیده می شود که بیشتر از سوی سقراط مطرح شده اند.
در این رساله مناظرات سقراط با برادر افلاطون، سیمیاس، هیپوکراتس و افراد دیگر صورت می گیرد. یکی دیگر از آثار مهم این دانشمند بزرگ ضیافت یا مهمانی یا سمپوزیوم نام دارد که به موضوع عشق می پردازد. این اثر به صورت داستان وار به مهمانی اختصاص دارد که در آتن برگزار شده و سقراط نیز در شرکت کرده است. از دیگر آثار برجای مانده وی باید به لاخس که به موضوع شجاعت پرداخته اشاره کنیم.
اینها تنها آثار او نیستند، بلکه کتاب های زیادی به او تعلق دارد. افلاطون نظریه “مثل” را عنوان کرد؛ به این معنی که هر فردی یکی مثل خودش را در عالم دیگر دارد. این قضیه تنها مختص انسان ها نبوده بلکه حیوانات و هر موجود دیگری را در برمی گیرد.
متافیزیک
در گفتگوهای افلاطون، سقراط و گروه مشاجره کننده اش در مورد بسیاری از موضوعات از جمله چندین جنبه متافیزیک حرفی برای گفتن داشتند. اینها شامل دین و علم، سرشت انسان، عشق و رابطه جنسی است. بیش از یک گفتگو بین ادراک و واقعیت، طبیعت و عرف و جسم و روح در تضاد است.
فرم ها
“افلاطونیسم” و نظریه فرم ها (یا نظریه ایده ها) واقعیت جهان مادی را انکار می کند و آن را فقط یک تصویر یا کپی از دنیای واقعی می داند. نظریه اشکال برای اولین بار در گفتگوی Phaedo (که در مورد روح نیز بشمار می رود) مطرح می شود، جایی که سقراط کثرت گرایی امثال آناکساگوراس و پس از آن محبوب ترین پاسخ به هراکلیتوس و پارمنیدس را رد می کند، در حالی که “بحث مخالف” را ارائه می دهد.
طبق این نظریه فرم ها حداقل دو جهان وجود دارد: جهان ظاهری اشیا Abstract and concrete ، درک شده توسط حواس، که دائماً تغییر می کند و جهانی تغییر ناپذیر و دیده نشده از اشکال یا Abstract object theory که توسط عقل درک شده و همه چیز در آن آشکار است.
روح
افلاطون از اعتقاد به جاودانگی روح حمایت می کند و درباره اینکه زندگی پس از مرگ پایان نمی یابد چندین گفتگو و سخنرانی های طولانی داشته است. سقراط در تیمائوس قسمت های روح را در بدن انسان اینگونه قرار می دهد: عقل در سر، روح در یک سوم بالایی تنه و اشتها و خوراک را در یک سوم میانی تنه تا ناف.
زندگی شخصی افلاطون و سال های پایانی
سال های آخر عمر افلاطون در آکادمی و با نویسندگی او سپری شد. در مورد تاریخ مرگ و نوع آن شبهات متعددی وجود دارد. به گفته سنکا، افلاطون در همان روز تولد در سن ۸۱ سالگی درگذشت؛ اما سودا نشان می دهد که وی ۸۲ سال زندگی کرده در حالی که نئانتس ادعا می کند وی در سن ۸۴ سالگی از دنیا رفته است.
منابع مختلف گزارش هایی درباره مرگ وی داده اند. یک داستان، بر اساس یک نسخه خطی حاکی از آن می باشد که افلاطون در رختخواب خود درگذشت، در حالی که یک دختر جوان تراکیایی برای او فلوت می نواخت. برخی از محققان معتقدند که وی هنگام شرکت در یک عروسی از دنیا رفته است.
افلاطون در “ایفیستیاادا” دارای املاکی بود که بنا به وصیت او، آن را به جوانی به نام آدیمانتوس، که احتمالاً از اقوامش بود، سپردند؛ گویا او یک برادر بزرگتر یا دایی به این نام داشته است. افلاطون بر فلسفه و طبیعت انسان ها تأثیرات ویژه ای گذاشت.
کارهای او طیف وسیعی از علایق و ایده ها را در بر گرفت: ریاضیات، علوم، طبیعت، اخلاق و نظریه سیاسی. اعتقادات او در مورد اهمیت ریاضیات در آموزش ثابت شده است که برای درک کل جهان ضروری می باشد. کار وی در زمینه استفاده از خرد برای توسعه جامعه ای عادلانه و منصفانه تر که بر روی برابری افراد متمرکز باشد، بنیان دموکراسی مدرن را بنا نهاد.
کتاب های افلاطون
- نام اصلی: اقریطون، نام بدلی: تکلیف
- نام اصلی: اوتوفرون، نام بدلی: دینداری
- نام اصلی: هیپیاس اول، نام بدلی: زیبا
- نام اصلی: آلکیبیادس اول، نام بدلی: حقیقت انسان
- نام اصلی: هیپیاس دوم، نام بدلی: دروغ
- نام اصلی: خرمیدس، نام بدلی: خردمندی
- نام اصلی: لاخیس، نام بدلی: دلاوری
- نام اصلی: لوسیس، نام بدلی: دوستی
- نام اصلی: پروتاگوراس، نام بدلی: سوفسطاییان
- نام اصلی: گورگیاس، نام بدلی: فن خطابه
- نام اصلی: مینون، نام بدلی: فضیلت
- نام اصلی: فیدون، نام بدلی: نفس
- نام اصلی: ضیافت، نام بدلی: مهمانی،عشق
- نام اصلی: فایدروس، نام بدلی: زیبایی
- نام اصلی: ایون، نام بدلی: شعر
- نام اصلی: منکینوس، نام بدلی: خطابه رثائیه
- نام اصلی: اوطوذیموس، نام بدلی: مرد جدلی
- نام اصلی: کراتولس، نام بدلی: خواص اسامی
- نام اصلی: سیاست، نام بدلی: عدالت
- نام اصلی: برمانیدس، نام بدلی: صور مثل
- نام اصلی: طئی تیتوس، نام بدلی: علم
- نام اصلی: سوفسطایی، نام بدلی: وجود
- نام اصلی: مرد سیاسی، نام بدلی: پادشاهی
- نام اصلی: فیلبوس، نام بدلی: لذت
- نام اصلی: طیمائوس، نام بدلی: طبیعت
- نام اصلی: کریتیاس، نام بدلی: اتلانتیدا
- نام اصلی: نوامیس، نام بدلی: قانونگذاری
- نام اصلی: ایپنومیس، نام بدلی: حکیم، گفتگوی شبانه
نمیشه گفت این آدم چقدر بزرگ بوده
مرسی خیلی زیبا نوشتید
سلام.نمیشد اینهمه گفتی به نام باغش هم اشاره میکردی؟