زمانی که طرفین درگیر در یک دعوا، پس از کش و قوسهای بسیار به مرحله صدور رای برسند، دادگاه رای نهایی را صادر میکند. سپس این رای صادر شده باید به مرحله اجرا دربیاید. بر اساس قوانین رای به خودی خود اجرا نمیشود و همیشه فرض بر این است که محکوم علیه (کسی که رای به ضررش صادر شده) تن به آن نداده و مشکلاتی برای اجرای حکم پیش میآید.
در این موقعیت بحث اجرائیه رای صادر شده مطرح میگردد. در واقع فردی که برنده دادگاه بوده باید تقاضای صدور اجرائیه را بدهد تا بتواند رای را جاری کند. در ادامه با صفر تا صد اجرائیه رای دادگاه آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
اجرائیه چیست؟
اجرائیه برگهای است که دادگاه برای اجرای حکم صادر میکند. مراحل صدور اجرائیه زمانی است که دادگاه حکم قطعی را داده باشد. با توجه به ماده ۴ قانون اجرای احکام مدنی، اجرای حکم تنها با صدور اجرائیه امکان پذیر است مگر اینکه قانون آن را لازم ندانسته باشد.
در واقع صدور حکم به معنای پایان رسیدگی به پرونده نیست و طرف ذینفع باید درخواست اجرای آن را بکند. همچنین امکان اعتراض و ابطال اجرائیه وجود دارد.
اجرائیه برای چه احکامی صادر میشود؟
اجرائیه معمولا برای احکام زیر صادر میشود:
- احکامی که مراجع دادگستری برای دعاوی مالی و غیرمالی صادر کرده باشند.
- احکامی که خارج از دادگاه بوده اما در محدوده مقررات صادر شده است. مانند احکام داورها.
- احکامی که مقامات غیر دادگستری صادر کردهاند اما اجرای آن به عهده دادگستری است. مانند احکامی که توسط هیئتهای حل اختلاف کارگر و کارفرما صادر شده است.
احکامی که نیاز به صدور اجرائیه ندارند
همانطور که در متن قانون ۴ اجرای حکم شده، ممکن است برای برخی از موارد احکام صادر شده، ترتیب دیگری در قانون ذکر شده باشد و نیازی به صدور اجرائیه نداشته باشند. این موارد عبارتند از:
- زمانی که حکم دادگاه تنها برای اعلام حکم بوده و نیازی به اجرای آن توسط محکوم علیه نباشد. مانند اعلام اصالت یا بطلان سند.
- زمانی که طرف دعوا، سازمان و موسسات دولتی وابسته به دولت نباشد اما اجرای حکم باید توسط آنها انجام شود.
- بر اساس ماده ۱۷۵ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر حکم صادر شده برای رفع تصرف عدوانی یا رفع مزاحمت و ممانعت از حق باشد، نیز نیازی به صدور اجرائیه ندارد. زیرا بلافاصله بعد از صدور حکم، ضابطین دادگستری آن را اجرا خواهند کرد.
- قرارهایی مانند تامین خواسته و دستور موقت نیز نیازی به صدور اجرائیه ندارند.
مراحل اجرای حکم
پس از آنکه دادگاه رای خود را صادر کرد، نوبت به اجرای آن میرسد.
- در ابتدا شخص ذینفع باید درخواست صدور اجرائیه را از دادگاه بدوی که حکم اولیه را صادر کرده، ارائه دهد.
- اگر رئیس دادگاه شرایط را برای صدور اجرائیه مناسب بداند، آن را صادر میکند.
- سپس مدیر دفتر دادگاه اجرائیه را در برگههای مخصوص تنظیم کرده و با مهر دادگاه، مهر میکنند و دو نسخه از آن را در اختیار طرفین پرونده قرار میدهد. بدین شکل حکم صادر شده قطعیت مییابد.
- در نهایت یک مهلت قانونی ده روزه محکوم علیه داده میشود تا حکم را اجرا نماید.
شرایط صدور اجرائیه
برای آن که دادگاه اجرائیه حکم را صادر کند، باید شرایط آن وجود داشته باشد. مواردی مانند:
- حکم قطعی دادگاه صادر شده باشد یا حکم بعد از دادگاه تجدیدنظر قطعی شده باشد.
- حکم به محکوم علیه یا وکیل و قائم مقام قانونی او ابلاغ شده باشد.
- شخص ذینفع یا محکوم له یا نماینده قانونی او، کتبا تقاضای اجرای حکم را به دادگاه ارائه داده باشند.
چگونگی اعتراض به اجرائیه
همانطور که گفته شد میتوان به اجرائیه صادر شده اعتراض کرد. البته اعتراض به اجرائیه زمانی ممکن است که بر اساس موارد تعیین شده در قانون انجام شود. این موارد عبارتند از:
- اشتباه در صدور اجرائیه. یعنی اگر در متن اجرائیه اطلاعات اشتباه وارد شده باشد، مثلا مشخصات هویتی یکی از طرفین دعوا اشتباه ذکر شده باشد، میتوان به آن اعتراض کرد.
- زمانی که اجرائیه رای صادر شده را نقض کرده باشد. در ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی، مواردی که شامل نقض رای میشود را ذکر کرده است. این موارد عبارتند از:
- دادگاه صادر کننده رای، صلاحیت رسیدگی ذاتی یا محلی را به موضوع نداشته است.
- رای صادر شده بر خلاف موازین شرعی و قانونی کشور باشد.
- اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا در جریان رسیدگی به پرونده رعایت نشده باشد.
- آرای مغایر با یکدیگر، بدون دلیل قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد.
- تحقیقات انجام شده برای صدور رای ناقص بوده و یا به دلایل طرفین توجهی نشده باشد.
چنانچه این موارد وجود داشته باشد، اصحاب دعوا که نسبت به آن اعتراض داره باید به دادگاه صادر کننده رای رفته و اعتراض خود را ثبت نماید.
چگونگی ابطال اجرائیه
ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی، موارد ابطال اجرائیه را نیز ذکر کرده است. این موارد شامل:
- نقص در انجام تحقیقات اولیه
- رعایت نکردن اصول دادرسی و قواعد آمر
- رعایت نکردن حقوق اصحاب دعوا
- وجود اشتباه اثرگذار در صدور اجرائیه
اگر اجرائیه شامل موارد بالا باشد، هر کدام از طرفین که درخواست ابطال آن را دارد باید به شعبه دادگاه بدوی صادر کننده رای مراجعه کرده و درخواست خود را مبنی بر ابطال اجرائیه اعلام نماید. چنانچه دادگاه دلایل ذکر شده را پذیرفت، اجرائیه نیز باطل میشود.
مشخصات مندرج در اجرائیه
برگه اجرائیه باید دارای موارد زیر باشد:
- مشخصات محکوم له یا کسی که رای به نفعش صادر شده است.
- مشخصات محکوم علیه یا کسی که رای به ضررش صادر شده است.
- متن حکم صادر و درج نوع و میزان محکومیت محکوم علیه.
پرداخت هزینههای اجرایی
بعد از صدور اجرائیه، نوبت به پرداخت هزینههای اجرائی میرسد. بعد از اینکه این هزینهها پرداخت شد، برگه اجرائیه به مامور اجرا ارجاع داده میشود. سپس مدیر اجرای احکام پروندهای تشکیل میدهد که اجرائیه، تقاضا و تمامی برگههای مربوط به آن در آن بایگانی میشود. به این پرونده، پرونده اجرایی دادگاه میگویند که با پرونده مربوط به دعوا، تفاوت دارد.
اجرای حکم برای احکام مالی
اگر موضوع پرونده مال منقول یا غیرمنقول باشد و تسلیم آن به محکوم له ممکن باشد، بر اساس اجرائیه عین مال را گرفته به او میدهند و پرونده مختومه میشود. اگر نقصانی در مال به وجود آمده باشد، ذینفع باید برای مطالبه جبران دادخواست دیگری را مطرح کند.
اجرای حکم در احکام مالی
در پروندههایی که موضوع آن احکام غیرمالی است، اجرای حکم تفاوتهایی با پروندههای مالی داشته و به سادگی آن انجام نمیشود. اجرای احکام غیر مالی با توجه به حکم میتواند متفاوت باشد.
مثلا اگر موضوع تخلیه ملکی باشد که در تصرف محکوم علیه نیست، اجرا کننده حکم باید بدون توجه به شخصیت متصرف آن را تخلیه نماید. به همین جهت ممکن است مشکلاتی در سر راه اجرای احکام غیرمالی وجود داشته باشد.
صدور اجرائیه در اختلافات شورایی
مواردی که گفته شد، مربوط به صدور اجرائیه احکام دادگاهها بود. همانطور که گفته شد، آرائی که توسط هیئتهای تشخیص و حل اختلاف کارگر و کارفرما صادر میشود نیز نیاز به اجرائیه دارند. در این موارد شیوه کار کمی متفاوت از روال دادگاهها است.
در ماده ۴۳ قانون کار و آیین نامه مصوب هیئت وزیران سال ۱۳۷۰، صدور اجرائیه احکام این محاکم را چنین بیان کرده است: «کسی که حکم به نفع او صادر شده در موقع تقاضای اجرای حکم بعد از صدور، یک نسخه رونوشت ابلاغ شده رای قطعی را به تقاضانامه خود پیوست و به اجرای دادگاه تسلیم کند».
نقش مدیر دفتر دادگاه و دادورز در اجرائیه
مدیر دفتر نقش مهمی در روند صدور اجرائیه دارد. بعد از اینکه محکوم له درخواست اجرای حکم را ارائه میدهد، مدیر دفتر آن را همراه گزارشهای لازم به دادگاه میدهد. پس از صدور اجرائیه، مدیر دفتر باید آن را در برگههای مخصوص تنظیم کند. عملا تنظیم و ابلاغ اجرائیه با مدیر دفتر است.
دادورز کسی است که اجرائیه حکم را اجرا میکند. نام او باید در برگه اجرائیه ذکر شده باشد. بعد از اینکه حکم به مرحله اجرا برسد، دادورز باید عملیات اجرایی را آغاز کند.
شخص ذینفع میتواند راهنماییهای لازم برای اجرای حکم را به دادورز بگوید اما نباید در وظیفه او دخالت کند. با توجه به اینکه اجرائیه مربوط به احکام مالی یا غیرمالی باشد، دادورز نیز وظایف متفاوتی خواهد داشت.
مرجع صالح برای صدور اجرائیه
صدور اجرائیه فقط در صلاحیت دادگاه بدوی است. دادگاهی که حکم نهایی را صادر کرده است. یعنی اگر پرونده به دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور برود و حکم را تایید کنند، باز هم دادگاه اولیه باید اجرائیه را صادر نماید. اما اگر حکم در دیوان عالی کشور نقض شد و پرونده به دادگاه بدوی دیگری ارسال شد، صدور اجرائیه با دادگاه دوم است.
مدت زمان اجرای حکم
در قانون معمولا ۱۰ روز به محکوم علیه فرصت داده میشود که حکم را اجرا کند. چنانچه از این کار خودداری کرد، حکم جلب او صادر خواهد شد. البته در برخی موارد خاص ۱ ماه برای اجرای حکم در نظر گرفته میشود.
همچنین محکوم علیه میتواند در این مدت دادخواست اعسار یا عدم توانایی مالی یا عدم دسترسی به اموال را دادگاه ارائه کند. اگر بتواند در این مدت آن را ثابت نماید، دیگر نمیتوان او را حبس کرد.