بیوگرافی آلبر کامو (زندگینامه بزرگان)
آلبر کامو یک نویسنده فرانسوی – الجزایری است که به خاطر آثار پوچ گرایانه خود از جمله “بیگانه” و “طاعون” شخصیتی شناخته شده دارد. او رمان نویس، مقاله نویس و نمایش نامه نویس بزرگ قرن بیستم است که به دلیل تاثیرگذاری عمیق بر ادبیات و فلسفه جهان، برنده جایزه نوبل ادبیات شد. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی زندگی نامه آلبر کامو این نویسنده و فیلسوف بزرگ بپردازیم. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
عکس آلبر کامو
آلبر کامو کیست؟ آلبر کامو نویسنده سرکش و چپ گرای اهل فرانسه است. او عضو حزب مقاومت فرانسه در زمان جنگ جهانی دوم بود. کامو یک اخلاق گرا بود که به نهیلیسم گرایش زیادی داشت. او بیش از هر چیزی خود را یک اگزیستانسیالیست (وجودگرا) قلمداد می کرد؛ اما آثار کامو مانند “افسانه سیزیف” ابعاد تازه ای از پوچ گرایی را مطرح کردند که تا پیش از این در فلسفه نهیلیسم جایی نداشت.
کامو یک روزنامه نگار غیرقانونی نیز بود که علیه حکومت تمامیت خواه شوروی مبارزه می کرد. او همچنین در سازمان هایی غیرقانونی نیز عضو بود که برای ادغام کشورهای اروپایی تلاش می کردند. او بعد از جنگ جهانی دوم به سراسر دنیا سفر کرد تا سخنرانی های سیاسی خود را ایراد کند.
دوران کودکی آلبر کامو
کامو در تاریخ ۷ نوامبر سال ۱۹۱۳ در فرانسه به دنیا آمد. مادرش کاترین هلن سنت کامو تبار اسپانیایی داشت. او به دلیل یک معلولیت مادرزادی، تنها می توانست صداها را از طریق گوش چپ خود بشنود. پدرش لوسین کامو، یک کارگر فقیر بود که تباری فرانسوی – الجزایری داشت. کمتر از یک سال از تولد کامو گذشته بود که پدرش در منطقه مارن در جنگ جهانی اول کشته شد. بعد از مرگ پدر، مادرش برای حمایت از خانواده کارهای خانه را انجام می داد.
کامو به همراه برادر بزرگتر و مادرش به کشور الجزایر نقل مکان کردند تا به عنوان کارگر مشغول کار شوند. آن ها در الجزایر در کنار مادربزرگ مادری و عموی معلول کامو در یک آپارتمان کوچک دو اتاقه زندگی می کردند. در سال ۱۹۱۸ کامو در سن ۵ سالگی وارد دبستان شد و از بخت خوب، تحت تعلیم یک معلم برجسته به نام لوئیس ژرمن قرار گرفت. همین معلم چند سال بعد و هنگامی که کامو ۱۰ ساله بود، به او کمک کرد تا بورس تحصیلی یکی از دبیرستان های الجزایر را به دست آورد. بعدها کامو در هنگام دریافت جایزه نوبل، با قدرشناسی تمام، جایزه خود را به این معلم، لوئیس ژرمن تقدیم کرد.
دوران نوجوانی آلبر کامو
آلبر کامو در دوران نوجوانی خود و هنگامی که در دبیرستان مشغول تحصیل بود، به فعالیت های ورزشی شور و اشتیاق زیادی نشان می داد. او بیش از همه به فوتبال علاقه داشت؛ اما شنا و بوکس را نیز دنبال می کرد. در سن ۱۷ سالگی او به دلیل ابتلا به بیماری سل، به توصیه پزشکان مجبور شد که از ورزش دوری کند.
او در همین دوران مجبور شد که به دلیل رعایت نکات بهداشتی، آپارتمان قدیمی خود را که سال ها به همراه خانواده اش در آن زندگی کرده بود، ترک کند. وی برای مدتی با عموی خود زندگی می کرد اما بعد از آن در رشته فلسفه در دانشگاه ثبت نام کرد، تصمیم گرفت که به تنهایی زندگی کند. کامو در دانشگاه به شدت تحت تاثیر یکی از استادانش به نام ژان گرنیه قرار گرفت که به گسترش ایده های ادبی و فلسفی اش کمک زیادی کرد.
زندگی خصوصی و ازدواج آلبر کامو
کامو در سن ۲۰ سالگی و در دوران دانشجویی خود با یک دختر زیبا به نام سیمون هیه در یک رابطه عاشقانه به سر می برد. سیمون به مورفین اعتیاد داشت. کامو برای کمک به سیمون در ترک اعتیاد، با او ازدواج کرد؛ اما بعدها متوجه شد که سیمون همزمان با پزشکش نیز در رابطه بوده است. همین مسئله باعث طلاق این زوج شد.
کامو در سال ۱۹۴۰ یعد از عضویت در احزاب مختلف سیاسی، برای سردبیری یک روزنامه به فرانسه رفت. در همان زمان جنگ جهانی دوم به فرانسه رسیده بود. او داوطلب شرکت در جنگ شد اما به دلیل ابتلا به بیماری سل از پذیرش او امتناع کردند. هنگامی که آلمانی ها به پاریس رسیدند، کامو فرار کرد و به لیون گریخت. او در لیون با پیانیست و ریاضیدان فرانسوی به نام فرانسیس فاور ازدواج کرد. بعد از آن، کامو و فرانسیس به الجزایر بازگشته و شروع به تدریس در مدارس ابتدایی کردند.
با گذشت زمان، کم کم بیماری سل در کامو شدت پیدا می کرد؛ به همین دلیل پزشکان به او توصیه کردند که به منطقه ای مانند آلپ نقل مکان کند تا در آب و هوای مناسب آنجا زندگی سالم تری را تجربه کند. کامو در مدت اقامت خود در آلپ نویسندگی را از سر گرفت و در همان مدت کوتاه رمان “طاعون” و “نمایشنامه” سوتفاهم را به چاپ رساند.
بعد از آن در سال ۱۹۴۳ به پاریس رفت و با افرادی همچون ژان پل سارتر و سیمون دوبوار آشنا شد. در پاریس، او و همسرش فرانسیس، صاحب دوقلوهایی با نام کاترین و ژان شدند. کامو در این زمان نویسنده مشهوری بود که به دلیل نقش مهمش در مقاومت فرانسه شناخته می شد.
کامو تعداد زیادی رابطه مخفیانه با زنان دیگر داشت که یکی از آن ها با بازیگر اسپانیایی به نام ماریا کاستارس بود. او همچنین مکاتبات گسترده ای نیز با ماریا داشت. همسر کامو، فرانسیس، از این روابط آگاه بود. فشارهای روانی ناشی از خیانت های کامو، در سال ۱۹۵۰ باعث ایجاد افسردگی و سایر مشکلات روانی در فرانسیس شد. او نهایتا در یک بیمارستان روانی بستری شد و در همانجا از دنیا رفت.
فعالیت های حرفه ای آلبر کامو
کامو در طول دهه ۱۹۳۰ علائق خود را در زمینه ادبی گسترش داده و آثار نویسندگانی همچون آندره ژید، هنری دی مونترلانت و آندره مالرو را مطالعه می کرد. او یکی از شخصیت های برجسته در میان روشنفکران چپ گرای الجزایر بود.
او همچنین برای مدتی عضو حزب مقاومت فرانسه نیز بود که بعدها اعلام کرد به دلیل حفظ کرامت انسانی از آن خارج شده است. بعد از آن، او به حزب مقاومت الجزایر پیوست و فعالیت های سیاسی خود را در آنجا پی گرفت. هدف او مبارزه با بی عدالتی و تبعیض نژادی در تمام دنیا بود.
آلبر کامو همچنین به عنوان یک روزنامه نگار، در روزنامه های غیرقانونی علیه حکومت های فاشیستی مبارزه می کرد؛ چرا که در آن زمان گسترش فاشیست یکی از بزرگترین خطراتی بود که کشورهای اروپایی را تهدید می کرد. او همچنین مقالات بی شماری در بررسی آثار ادبی نویسندگان مختلف از جمله سارتر نوشت.
یکی از مقالات کامو در رابطه با تحلیل شرایط اجتماعی مسلمانان الجزایر نوشته شده بود که توجه زیادی را به بی عدالتی های اجتماعی موجود در کشور الجزایر جلب کرد. کامو همواره موضع خود را به عنوان یک عدالت گرا حفظ کرد و هیچ گاه از اهداف بشردوستانه خود دور نشد.
آثار و افتخارات آلبر کامو
یکی از مهم ترین آثار آلبر کامو، رمان “بیگانه” است که نوشتن آن قبل از آغاز جنگ جهانی دوم شروع شد و در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسید. در این کتاب تحلیلی از مردم قرن بیستمی در چهره یک شخصیت به نام بیگانه به تصویر کشیده شده است که همگی محکوم به مرگ هستند. بیگانه تنها چیزهایی که احساس می کند را به زبان می آورد و از تطبیق پیدا کردن با خواسته های جامعه، امتناع می ورزد.
در همان سال کامو رساله ای به نام “افسانه سیزیف” در مورد نهیلیسم نوشت که در آن بررسی می کرد چطور باید بر پوچی فائق آمد. سال بعد او دومین رمان خود را با نام “طاعون” نوشت که در آن به طور نمادین مبارزه با یک اپیدمی را مطرح می کند که در آن مخالفت شخصیت ها با یکدیگر مهم تر از ادعای عزت و کرامتی است در ظاهر نشان می دهند.
کامو در مقالات بعدی خود تضاد تلخی بین منتقدین مارکسیست و طرفداران مارکسیست مانند سارتر ایجاد کرد. از آنجا بود که راه سارتر و کامو ادچار اختلاف عقیده شدند. از آثار دیگر کامو می توان به “سقوط”، مجموعه داستان های کوتاه و نمایشنامه های دیگر اشاره کرد.
در سال ۱۹۵۷ کامو یکی از جوان ترین افرادی بود که در سن ۴۴ سالگی جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. وی با تواضع در زمان دریافت جایزه اعلام کرد که اگر به جای کمیته داوران قرار داشت، آندره مالرو را به عنوان برنده جایزه نوبل انتخاب می کرد.
درگذشت آلبر کامو
کامو در ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در سن ۴۶ سالگی در یک تصادف رانندگی در نزدیکی گرند فوزارد در شهر کوچک ویلبلوین درگذشت. او همراه با ناشر خود میشل گالیمارد که همراه خانواده اش رانندگی می کرد، در حال خروج از پاریس بود. گالیمارد چند روز بعد از حادثه جان خود را در بیمارستان از دست داد.
بعد از درگذشت کامو، ۱۴۴ صفحه از نسخه خطی کتاب “مرد اول” او یافت شد. کامو پیش بینی کرده بود که این رمان ناتمام که بر اساس کودکی های او در الجزایر نوشته شده است، بهترین اثر او خواهد بود. کامو در لورارین فرانسه جایی که زندگی می کرد دفن شد. سارتر در مراسم تدفین او سخنرانی کرد و او را یک “انسان گرای قهرمان و سرسخت ” نامید.