بیوگرافی چارلی چاپلین (زندگینامه هنرمندان)
چارلی چاپلین ملقب به چارلی، یکی از برجسته ترین و مهمترین ستارگان روزهای آغازین هالیوود، بازیگر طنز، فیلمساز و آهنگساز انگلیسی بود. چارلی هم در فیلم هایش و هم در پشت دوربین زندگی جالبی داشت. او بیشتر به عنوان نمادی از دوران فیلم صامت و مهمترین چهره های تاریخ صنعت فیلم شناخته می شود، که اغلب با شخصیت محبوب وی، “ولگرد” با تکیه بر پانتومیم و حرکات دمدمی مزاج تبدیل به چهره ای شاخص از دوران فیلم صامت شد.
مردی با سبیل کوچک، کلاه لبه دار، عصای بامبو و یک راه رفتن خنده دار. با ساخت فیلم هایی مانند City Lights و Modern Times به کارگردانی ادامه داد و یکی از بنیانگذاران United Artists Corporation بود. زندگی حرفه ای وی بیش از ۷۵ سال، از کودکی در دوران بازی در سالن ویکتوریا تا یک سال قبل از مرگش در سال ۱۹۷۷ طول کشید. چارلی موفق شد در زمان حیاتش ۳ بار برنده جایزه اسکار شود.
یکی از هواداران وی که اتفاقا چاپلین بارها او را به سخره گرفته بود، آدولف هیتلر بود. ما قصد داریم تا در این مطلب به معرفی زندگی نامه چارلی چاپلین، این اسطوره تکرار نشدنی صنعت سینمای صامت بپردازیم.
عکس چارلی چاپلین
چارلی چاپلین کیست؟ دوران کودکی چارلی چاپلین در لندن در فقر و سختی گذشت، پدرش آنها را ترک کرده بود و مادرش از نظر مالی حمایت نمی شد و در بیماری به سر می برد. چاپلین از سنین پایین شروع به اجرای برنامه و کار در سالن های موسیقی کرد و بعداً به عنوان بازیگر صحنه و کمدین، حرفه خود را آغاز نمود. در ۱۹ سالگی با شرکت معتبر فرد کارنو قراردادی امضا و به آمریکا رفت و به اجرای تئاتر پرداخت. آن زمان که برای این شرکت کار می کرد، با استن لورل هم اتاقی شد. آن زمان لورل به لندن بازگشت ولی چارلی در نیویورک باقی ماند.
سال ۱۹۱۳ سال شانش وی بود زیرا کارهایش با استقبال شرکت کی استون روبه رو شد و با آنها قرارداد بست. اولین فیلم حرفه ای خود را یک سال بعد با عنوان «ساختن یک زندگی» در ژانر طنز اجرا کرد و به موفقیت چشم گیری دست یافت و او را به شهرت رساند.
او فیلم های خود را کارگردانی می کرد و همچنان به استودیوی اسنای نقل مکان نمود. تا سال ۱۹۱۸ وی یکی از شناخته شده ترین چهره های جهان بود. در سال ۱۹۱۹ چاپلین با تاسیس شرکت پخش United Artists کنترل کامل فیلم هایش رابه دست گرفت.
اولین فیلم بلند او پسر بچه بود (۱۹۲۱) و پس از آن زنی از پاریس (۱۹۲۳)، جویندگان طلا (۱۹۲۵) و سیرک (۱۹۲۸) را ساخت. وی در ابتدا از رفتن به فیلم های صوتی در دهه ۱۹۳۰ امتناع ورزید، در عوض به صورت صامت، چراغ های شهر(۱۹۳۱) و مدرن تایمز (۱۹۳۶) را تولید کرد. به طور فزاینده ای سیاسی شد و اولین فیلم صوتی او “دیکتاتور بزرگ” (۱۹۴۰) بود که آدولف هیتلر را به طنز نشان داد.
دهه ۱۹۴۰ برای چاپلین دهه ای بود که با جنجال روبرو شد و محبوبیت وی به سرعت کاهش یافت. او به طرفداری از حزب کمونیست متهم گشت و هنگامی که برای اجرای یکی از فیلم هایش به انگلستان رفته بود، متوجه شد که از آمریکا اخراج شده است.
تحقیقات FBI آغاز شد و چاپلین مجبور به ترک ایالات متحده و اقامت در سوئیس شد و تا سال ۱۹۷۲ به ایالات متحده برنگشت. بعدها مشخص شده که این اتهامات دروغ بودند و سال ۷۲ چارلی به آمریکا بازگشت و با استقبال گسترده ای مواجه شد و در ادامه مدال ارزشمند هندل را به او هدیه کردند. چاپلین بیشتر فیلم هایش را نویسندگی، کارگردانی، تهیه کنندگی، تدوین و بازی کرده و حتی موسیقی آنها را خودش ساخته است.
او یک کمال گرا بود و استقلال مالی او را قادر ساخت تا سال ها به توسعه و تولید هنر خود بپردازد. فیلم های او دارای مضامین اجتماعی و سیاسی و همچنین عناصر زندگینامه ای هستند. در سال ۱۹۷۲ اسکار افتخاری را به دلیل تأثیر غیرقابل محاسبه ای که در ساخت تصاویر متحرک به شکل هنری این قرن ایجاد کرده بود، دریافت کرد. جویندگان طلا، روشنایی های شهر، مدرن تایمز و دیکتاتور بزرگ اغلب در لیست بزرگترین فیلم های همه ادوار قرار می گیرند.
دوران کودکی چارلی چاپلین
در زندگینامه چارلی چاپلین آمده است که وی: چارلز اسپنسر چاپلین در ۱۶ آوریل ۱۸۸۹ از هانا چاپلین (هانا هاریت پدلینگام هیل) و چارلز چاپلین در لندن انگلستان متولد شد. هیچ ثبت رسمی از تولد وی وجود ندارد و اطلاعات بسیار ضد و نقیضی در این باره به گوش می رسد، اگرچه چاپلین معتقد بود که وی در خیابان شرقی، والورث، در جنوب لندن متولد شده است. در زمان تولد او، پدر و مادرش هر دو بازیگر و آوازخوان، سالن موسیقی بودند و هنگامی که چارلی دو ساله بود از یکدیگر جدا شدند.
وی هنر آواز خوانی را از مادرش یاد گرفت. کودکی چاپلین با فقر و سختی روبرو بود و سال های ابتدایی با مادر و برادرش سیدنی در منطقه کنینگتون لندن گذشت. پدر خانواده که الکلی شده بود از آنها هیچ گونه حمایت مالی نمی کرد. با بدتر شدن اوضاع، چارلی در حالی که هفت ساله بود به کارگاه لمبت اعزام شد.
در سپتامبر ۱۸۹۸ هانا دچار روان پریشی و بیماری روانی شده بود که ظاهراً توسط عفونت سیفلیس و سو تغذیه به وجود آمده بود و در یک آسایشگاه بستری شد. او و برادرش سیدنی برای ادامه زندگی به نزد پدرشان فرستادند. پدر آنها دو سال بعد، در ۳۸ سالگی، بر اثر سیروز کبد درگذشت.
هانا وارد دوره بهبودی شد اما در مه ۱۹۰۳ دوباره بیمار گردید. چاپلین آن زمان ۱۴ ساله بود و وظیفه داشت مادرش را به بیمارستان ببرد. چارلی و سیدنی رابطه خوبی با هم پیدا کرده بودند و با هم در همان سالن قدیمی حرفه والدین خود را ادامه دادند.
در سال ۱۹۲۸ مادر آنها بعد از تحمل یک دوره درد و رنج از دنیا رفت. مرگ مادر و تنگدستی بر آثار چاپلین تاثیر بسزایی گذاشته بود. پس از گذشت سال ها این دو برادر متوجه شدند که برادر دیگری از مادرشان به نام ویلر دریدن دارند که او نیز به این دو پیوست و وارد صنعت سینما شد.
او درباره مادرش اینگونه می گوید که “اگر هانا نبود هرگز در زمینه پانتومیم موفق نمی شدم. به واقع او یکی از بزرگان هنر پانتومیم در عصر خود بود”. گویا خود چارلی بارها اشاره کرده بود که فرزند رابطه دیگری از مادرش است و یقینا چارلز پدر حقیقی او نیست.
دوران حرفه ای چارلی چاپلین
چارلی چاپلین در بخش هایی از زندگی نامه خود اینگونه سخن می گوید: برای انتخاب پوشش در فیلم هایم ایده خاصی در ذهنم نداشتم و لباس من در فیلم اول، مورد علاقه ام نبود. زمانی که می خواستم به لباس خانه بروم به این فکر کردم که بهتر است شلوار گشاد، کفش های بزرگ، کت تنگ و یک کلاه لبه دار انتخاب کنم تا متضاد به نظر برسند.
هیچ ذهنیتی نداشتم و نمی دانستم که می خواهم پیر باشم یا جوان؛ حرف کارگردان در خاطرم تداعی شد که انتظار داشت بزرگتر از آنچه که بودم ظاهر شوم، در نتیجه یک سبیل هم انتخاب کردم.
اطلاعات دقیقی از کاراکترم نداشتم و آن هنگام که لباس ها را به تن کردم، پوششم شخصیت من را هویدا ساخت، شروع به شناخت آن کردم و آن زمان که روی صحنه حاضر شدم، گویی مجددا از مادر متولد شده بودم.
در سال های اولیه فیلم سازی از گارگردانی به نام مک سنت الگو می گرفت و مانند سبک او کارهای طنز و اغراق آمیز تولید می کرد. رفته رفته ۳۴ فیلم کوتا ساخت و در بین کارگردانان و نویسندگان به شهرت چشمگیری رسید. همه در سراسر جهان چاپلین را با کاراکتر آواره یا ولگرد می شناختند.
در سال ۱۹۱۵ با یک شرکت فیلم سازی قرار دادی منعقد کرد و در پی آن به تولید فیلم های بلند روی آورد. یک سال بعد با شرکت موچوال قراردادی ۶۷۰ هزار دلاری امضا کرد که طی آن ۱۲ اثر بلند طنز را تنها در ۱۸ ماه تولید نمود که حرکت بی نظیری در تاریخ سینما محسوب می شد. در سال ۱۹۱۸ او استودیوی خودش را راه اندازی کرد و در آن به ساخت فیلم پرداخت.
پس از اینکه چاپلین طرفداران خاص خودش را پیدا کرد و به شهرت زیادی رسیده بود، مردم شروع به مقایسه او با کارگردانان طنز باستر کیتون و هارولد لوید کردند. هر یکی از این سه نفر شیوه فیلم سازی خود را داشتند: چارلی، گیرایی و عواطف را هدف قرار می داد، هارولد روی کاراکترهای عامه پسند تمرکز داشت و باستر به دلیل صبرِ همراه با بیانی قُرقُرو معروف بود. طبق برآوردهای صورت گرفته سودآورترین فیلم های بی صدا به چارلی تعلق دارند.
جویندگان طلا با فروش بیش از ۴ میلون دلار و سیرک با فروش بیش از ۳ میلیون دلار به ترتیب پنجمین و هفتمین فیلم های پرسود آن زمان بودند. زمانی که آثار چارلی چاپلین به طور کلی ۱۰.۵ میلیون دلار سود ایجاد کرده بودند، هارولد لوید به بیش از ۱۵ میلیون دلار درآمد رسیده بود. تعداد آثار تولید شده هارولد بیشتر بود و در طی ۱۰ سال ۱۲ فیلم منتشر کرد.
دیکتاتور بزرگ
در دهه ۱۹۴۰ چاپلین چه در کارهایش و چه در زندگی شخصی با یکسری جنجال ها روبرو شد که محبوبیت وی در ایالات متحده را به شدت تحت تأثیر قرار داد. اولین آن جسارت روز افزون وی در بیان عقاید سیاسی خود بود. چاپلین که عمیقا از موج ملی گرایی ملیتاریستی در سیاست های جهانی آشفته شده بود، دریافت که نمی تواند این مسائل را از کار خود دور نگه دارد.
موازات بین او و آدولف هیتلر به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته، این دو به فاصله چهار روز از هم به دنیا آمده بودند، هر دو از فقر به برجستگی جهانی رسیده و هیتلر در واقع همان سبیل مسواکی چاپلین در فیلم ها محسوب می شد.
همین شباهت ظاهری بود که طرح فیلم بعدی چاپلین یعنی دیکتاتور بزرگ را فراهم نمود، که مستقیماً هیتلر را هجو و به فاشیسم حمله کرد. چاپلین دو سال وقت خود را برای ساخت فیلمنامه آن گذاشت و فیلمبرداری را در سپتامبر ۱۹۳۹ شش روز پس از اعلام جنگ انگلیس به آلمان آغاز کرد. ساختن یک کمدی در مورد هیتلر بسیار بحث برانگیز تلقی می شد، اما استقلال مالی چاپلین به او اجازه داد که ریسک کند. وی بعداً نوشت: “من مصمم بودم که پیش بروم، زیرا باید به هیتلر خندید.”
پایان کار اما غیرمردمی بود و بحث برانگیز شد. چاپلین فیلم را با یک سخنرانی پنج دقیقه ای به پایان برد که در آن شخصیت آرایشگر خود را رها می کند، مستقیماً به دوربین نگاه کرده و علیه جنگ و فاشیسم التماس می کند. چارلز ج. مالاند این موعظه آشکار را باعث کاهش محبوبیت چاپلین دانسته و می نویسد: “از این پس هیچ طرفدار سینما هرگز نمی تواند بعد سیاست را از تصویر ستاره ای او جدا کند”.
با این وجود، وینستون چرچیل و فرانکلین دی روزولت این فیلم را که قبل از اکران در اکران خصوصی دیده بودند، دوست داشتند. روزولت بعداً از چاپلین دعوت کرد تا سخنرانی نهایی فیلم را در مراسم تحلیف ژانویه ۱۹۴۱ از طریق رادیو بخواند، و این سخنرانی به موفقیت جشن تبدیل شد. دیکتاتور بزرگ پنج نامزد اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.
عصر جدید
عصر جدید زندگی کارگرانی را به تصویر می کشد که به آنها ظلم شده، از آنان زیاد کار می کشند و با تعطیل شدن کارخانه ها دست به سرقت می زنند. عصر جدید یکی از فاخرترین اثرهای چاپلین می باشد.
چراغ های شهر
با انتشار سیرک، هالیوود شاهد معرفی فیلم های صوتی بود. چاپلین در مورد این رسانه جدید و کمبودهای فنی ارائه شده بدبینی می کرد و معتقد بود که گفتگوها فاقد هنرمندی فیلم های صامت هستند. او همچنین در تغییر فرمولی که چنین توفیقی برای او به وجود آورده بود مردد شد و می ترسید که دادن صدا به ولگرد جذابیت بین المللی وی را محدود کند.
بنابراین او هوس جدید هالیوود را رد و کار بر روی یک فیلم صامت جدید را آغاز کرد. چراغ های شهر (۱۹۳۱) به عنوان یکی از بهترین کارهای چاپلین شناخته می شود. هنگامی که فیلمبرداری در پایان سال ۱۹۲۸ آغاز شد؛ چاپلین تقریباً یک سال بود که روی این داستان کار می کرد.
زندگی شخصی چارلی چاپلین
چارلی چاپلین در طول حیات خود چهار بار ازدواج کرد. نخستین بار با میلدرد هریس در ۲۳ اکتبر ۱۹۱۸ پیمان ازدواج بست. هریس برای چارلی یادآور عشق ناکامش، دختری به نام هتی کلی بود. والدین هتی با ازدواج آنها موافقت نکرده بودند.
حاصل ازدواج آنها یک پسر بود که پس از ۳ روز فوت کرد و پس از سه سال این دو در تاریخ ۴ آوریل ۱۹۲۱ از هم طلاق گرفتند. در تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۲۴ لیتا گری بازیگر فیلم پسر بچه را به همسری انتخاب نمود و صاحب دو فرزند پسر شدند و در ۲۵ آگوست ۱۹۲۷ از هم طلاق گرفتند.
در سومین تجربه خود در ۱ ژوئن ۱۹۳۶ با پولت گدار هنرپیشه فیلم عصر جدید ازدواج کرد و در تاریخ ۴ ژوئن ۱۹۴۲ متارکه کردند. برای چهارمین بار با اوونا اونیل (اوونا چاپلین) دختر نویسنده آمریکایی ازدواج کرد. این خانم در آن زمان ۱۸ سال سن داشت در صورتی که چارلی ۵۴ ساله بود.
علی رقم اختلاف سنی زیاد، این ازدواج پایدارترین ازدواج چارلی بود و از اوونا صاحب ۸ فرزند شد و اوونا تا آخرین روز مرگ چارلی یعنی ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ در کنارش بود.
دارایی های چارلی چاپلین بعد از درگذشت او بالای پانصد میلیون دلار برآورد شد. وی توسط انستیتوی فیلم بریتانیا به عنوان “شخصیتی برجسته در فرهنگ جهان” توصیف شده است و در لیست ۱۰۰ نفر از مهمترین افراد قرن بیستم از نظر مجله تایم به دلیل ایجاد شادی برای میلیون ها نفر قرار گرفت.
یادگاری های متصل به این شخصیت هنوز هم در حراج ها مبالغ زیادی به دست می آورند: در سال ۲۰۰۶ یک کلاه بولر و یک عصای بامبو که قسمت هایی از لباس ولگرد بودند در یک حراج لس آنجلس به قیمت ۱۴۰ هزار دلار خریداری شدند. او به عنوان یک فیلمساز پیشگام و یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های اوایل قرن بیستم شناخته می شود. وی را معمولا به عنوان یکی از نخستین هنرمندان این رسانه معرفی می کنند.
به گفته دیوید رابینسون، نوآوری های چاپلین به سرعت جذب شده و به بخشی از عرف صنایع فیلم تبدیل گشت. سازندگانی که از چاپلین به عنوان یک الگو نام بردند، شامل فدریکو فلینی، ژاک تاتی (“بدون او هرگز فیلمی نمی ساختم”)، رنه کلر (“او تقریباً از همه فیلمسازان الهام گرفت”)، بیلی وایلدر، ویتوریو دی سیکا و ریچارد آتنبورو هستند. چاپلین همچنین به شدت بر کار کمدین های بعدی تأثیر گذاشت. مارسل مارسو گفت که از او الهام گرفته است.
فیلم های چارلی چاپلین
- استودیو کی استون (۱۹۱۴)
- بیست دقیقه عشق
- گرفتار در کاباره
- مانده در باران
- یک روز شلوغ
- پتک کشنده
- دوستش راهزن
- ضربه فنی
- روز شلوغ میبل
- زندگی زناشویی میبل
- گاز خنده
- مرد مال دوست
- با صورت بر کف بار
- تفریح
- مبدل پوش
- حرفه تازه او
- قماربازان
- سرایدار جدید
- رنج های عشق
- خمیر و دینامیت
- آقای جسور
- پیشه موسیقایی او
- محل ملاقاتش
- عشق جریحه دار شده تیلی
- آشنایی
- گذشته ماقبل تاریخی او
- استودیو اسنای (۱۹۱۵–۱۹۱۸)
- شغل جدیدش
- یک شب گردش
- قهرمان
- در پارک
- فرار مینی بوسی
- ولگرد
- کنار دریا
- شغل
- یک زن
- بانک
- شانگهای
- شبی در نمایش
- دست انداختن کارمن
- پلیس
- دردسر سه گانه
- میوچوال (۱۹۱۶–۱۹۱۷)
- بازرس فروشگاه
- آتش نشان
- خانه به دوش
- ساعت یک صبح
- کنت
- سمساری
- پشت صفحه نمایش
- سرسره بازی
- ایزی استریت
- درمان
- مهاجر
- ماجراجو
- فرست نشنال (۱۹۱۸–۱۹۲۳)
- زندگی سگی
- باند
- دوش فنگ
- سانی ساید
- خوشی یک روز
- پسر بچه
- طبقه بیکار
- روز پرداخت حقوق
- زائر
- یونایتد آرتیستز (۱۹۲۳–۱۹۵۲)
- زن پاریسی ۱۹۲۳
- جویندگان طلا ۱۹۲۵
- سیرک ۱۹۲۸
- روشنایی های شهر ۱۹۳۱
- عصر جدید ۱۹۳۶
- دیکتاتور بزرگ ۱۹۴۰
- موسیو وردو ۱۹۴۷
- روشنی های صحنه ۱۹۵۲
- تولیدات بریتانیایی
- یک سلطان در نیویورک ۱۹۵۷
- کنتسی از هنگ کنگ ۱۹۶۷
فیلم های ناتمام و اکران نشده
- پروفسور
- زنی از دریا
- عجیب الخلقه
افتخارات چارلی چاپلین
چارلی چاپلین جوایز و افتخارات زیادی به ویژه در اواخر زندگی دریافت کرد. در سال نو ۱۹۷۵ نشان KBE عالی ترین نشان فرمانده امپراتوری انگلیس را اخذ نمود. همچنین توسط دانشگاه آکسفورد و دانشگاه دورهام در سال ۱۹۶۲ به وی درجه دکترای افتخاری اعطا شد. در سال ۱۹۶۵ وی و اینگمار برگمن برندگان مشترک جایزه اراسموس بودند و در سال ۱۹۷۱ از طرف دولت فرانسه به عنوان فرماندهی افتخاری ملی لژیون منصوب شد.
از صنعت فیلم، چاپلین در جشنواره فیلم ونیز در سال ۱۹۷۲ جایزه افتخاری شیر طلایی را دریافت کرد و در همان سال یک جایزه دیگر از انجمن فیلم مرکز لینکلن اخذ نمود. در سال ۱۹۷۲ در پیاده روی مشاهیر هالیوود به چاپلین یک ستاره اعطا گردید.
او سه جایزه اسکار برای فیلم های دیکتاتور بزرگ در سال ۱۹۴۱، روشنایی های شهر در سال ۱۹۷۳ و موسیو وردو در سال ۱۹۴۸ دریافت کرد. شش فیلم وی توسط کتابخانه کنگره ایالات متحده برای حفظ در فهرست فیلم ملی انتخاب شده است: مهاجران (۱۹۱۷)، پسر بچه (۱۹۲۱)، جویندگان طلا (۱۹۲۵)، روشنایی های شهر (۱۹۳۱)، مدرن تایمز ( ۱۹۳۶) و دیکتاتور بزرگ (۱۹۴۰).
خیلی بزرگ بود