بیوگرافی گوتفرید ویلهلم لایبنیتس (زندگینامه بزرگان)
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس یکی از متفکران بزرگ قرن هفدهم و هجدهم بود که به عنوان آخرین “نابغه جهانی” شناخته می شود. وی در زمینه های متافیزیک، معرفت شناسی، منطق، فلسفه، دین و همچنین ریاضیات، فیزیک، فقه و تاریخ مشارکت های عمیق و مهمی انجام داد.
او خدمات بزرگی به عرصه فیزیک و فناوری کرد و مفاهیمی را ابداع نمود که بعدها در نظریه احتمالات، زیست شناسی، پزشکی، زمین شناسی، روانشناسی، زبان شناسی و علوم رایانه ظاهر شدند.
از طرفی لایبنیتس در زمینه علوم کتابداری همکاری داشت: آن هنگام که ناظر کتابخانه ولفنبوتل در آلمان بود، یک سیستم فهرست نویسی اختراع کرد که توانست راهنمای بسیاری از بزرگترین کتابخانه های اروپا باشد.
این ریاضیدان آلمانی نماد امروزی حساب دیفرانسیل و انتگرال را توسعه داد، اگرچه هرگز مشتق را محدود نمی دانست. فلسفه او نیز مهم است و همچنین یک ماشین محاسبه اولیه اختراع کرد.
ما قصد داریم تا در این مطلب به معرفی زندگی نامه گوتفرید ویلهلم لایبنیتس، این اندیشمند بزرگ آلمانی بپردازیم.
عکس گوتفرید ویلهلم لایبنیتس
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس کیست؟ گوتفرید ویلهلم لایبنیتس فردی بود که به موضوعات مختلف از جمله علوم، حقوق و ادبیات علاقه داشت. پس از اتمام تحصیلات خود، در انجمن کیمیاگری نورنبرگ و پس از آن دادگاه های ماینتس کار کرد.
او همچنین به سیاست پرداخت و کمپین هایی را برای ترغیب فرانسوی ها به عدم حمله به مناطق آلمانی ترتیب داد و با فیلسوفان درباره موضوعاتی مانند اتحاد مجدد کلیسا صحبت کرد. در سال ۱۶۷۲، ویلهلم به طور جدی مطالعه هندسه، ریاضیات و فیزیک را در پاریس آغاز نمود.
او همچنین روی عوامل تعیین کننده و روش های حل سیستم معادلات خطی کار کرد. در سال ۱۶۷۶، لایب نیتس پیشنهاد پرکردن پست پردرآمد کتابدار در کتابخانه دوکال در هانوفر آلمان را پذیرفت، پستی که تا آخر عمر بر عهده داشت.
این موقعیت به او اوقات فراغت فراوان داد که با آن تحقیقات ریاضی خود را ادامه دهد. در سال ۱۶۷۴ شروع به سازماندهی سیستم حساب دیفرانسیل خود کرد و در سال ۱۶۷۷ آن را به شکل سازگار و قابل استفاده درآورد و آن را در سال ۱۶۸۴ منتشر نمود.
این ریاضی دان در سال ۱۶۸۶، مقاله ای در مورد حساب انتگرال به انتشار رساند. در واقع گوتفرید ویلهلم به دلیل اختراع این دو موضوع ریاضی شناخته می شود، با این وجود بسیاری از گزارش های تاریخی از کار وی نشان می دهد که بین او و اسحاق نیوتن بر سر اینکه کدام یک ابداع کننده علم حسابان بودند، مناقشات طولانی وجود داشته است.
گفته می شد که او احتمالا پس از نیوتن برخی از ایده های خود را ارائه کرده باشد. نیوتن تقریباً در همان زمانی که لایب نیتس مقاله خود را به پایان رساند و چاپ کرد، کار خود را در مورد حساب دیفرانسیل منتشر نمود.
با این حال به دلیل اینکه کمیتهٔ بررسی این اختلاف نظر از طرفداران و نزدیکان نیوتن بودند، او برنده این قضیه شد و اغلب کشفیات به نام نیوتن ثبت گردید.
لایبنیتس همچنین مطالعات مکانیکی، کار بر روی نیروها، وزنه ها، طراحی انواع جدید پرس هیدرولیک، آسیاب های بادی، لامپ ها، زیردریایی ها، ساعت ها، واگن ها، پمپ های آب و یک ماشین محاسبه را دنبال کرد.
وی همچنین مخترع سیستم اعداد دودویی و توسعه دهنده نظریه ای که زمین برای اولین بار ذوب شده است، بشمار می رود.
در طول دوران حرفه ای خود، لایب نیتس مکرراً با دانشمندان سراسر جهان مکاتبه می کرد و در راه اندازی انجمن های دانشگاهی بسیار فعال بود و در تأسیس آکادمی های سن پترزبورگ و وین و همچنین انجمن علوم براندنبورگ و سایر افراد مشارکت داشت. او همچنین عضو انجمن سلطنتی لندن و آکادمی پاریس بود.
دوران کودکی گوتفرید ویلهلم لایبنیتس
در زندگینامه گوتفرید ویلهلم لایبنیتس آمده است که: گوتفرید ویلهلم لایبنیتس در ۱ ژوئیه ۱۶۴۶ در یک خانواده متدین لوتری در لایپزیگ، دو سال قبل از پایان جنگ سی ساله، که اروپای مرکزی را ویران کرده بود، متولد شد.
پدرش، فردریش لایبنیتس، حقوقدان و استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه لایپزیگ و مادرش، کاتارینا اشموک، دختر استاد حقوق بود. در کودکی در مدرسه نیکولای تحصیل کرد، اما عمدتاً در کتابخانه پدرش که در ۱۶۵۲ فوت کرده بود، خودآموخته شد.
در سال ۱۶۶۱ به عنوان دانشجوی حقوق، تحصیلات رسمی دانشگاهی خود را در دانشگاه لایپزیگ آغاز کرد. در آنجا با اندیشه دانشمندان و فیلسوفانی مانند: رنه دکارت، گالیله، گاسندی، فرانسیس بیکن و توماس هابز که انقلابی در زمینه های خود ایجاد کرده بودند، آشنا شد.
در زمان حضورش در لایپزیگ، با یعقوب توماسیوس ملاقات کرد، که تأثیر مهمی بر وی داشت و ناظر اولین رساله فلسفی لایب نیتس درباره اصل فردیت (De principio individualui) بود.
یکی از عوامل اصلی زندگی فلسفی لایبنیتس میل او به آشتی دادن فلسفه مدرن با فلسفه ارسطو، افلاطون، اسکولاستیک ها و سنت اومانیستی رنسانس بود. پس از دریافت مدرک کارشناسی از لایپزیگ، تحصیلاتش را در دانشگاه آلتدورف ادامه داد.
سال ۱۶۶۶ پایان نامه فوق العاده ای در زمینه هنر ترکیب (Dissertatio de arte combinatoria)، فرمول بندی کرد.
زندگی حرفه ای گوتفرید ویلهلم لایبنیتس
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس در سال ۱۶۶۶ شهر زادگاهش را برای همیشه ترک کرد و به نورنبرگ رفت. پس از اتمام دوره دکترای حقوق در سال ۱۶۶۷، به وی موقعیتی در دانشکده حقوق ارائه شد، اما او نپذیرفت.
در همان سال، با بارون یوهان کریستین فون بویینبورگ، پروتستانی که به دین کاتولیک گرویده بود، ملاقات کرد، که توانست در نزد رایبر ماینتس موقعیتی را برای لایبنیتس تأمین کند. در طول چند سال آینده این دانشمند پروژه های مختلف علمی، ادبی و سیاسی را انجام داد.
وی همچنین پیش از سال ۱۶۷۰ در دادگاه به کار وکالت مشغول شد. یکی از وظایف او در آنجا، بهبود قانون حقوق مدنی روم برای ماینتس بود و از طرفی هم منشی، دستیار، کتابدار، وکیل و مشاور بوئینبورگ نیز بشمار می رفت.
در سال ۱۶۷۲، گوتفرید ویلهلم مهمترین فرصت زندگی خود را به دست آورد، ماینتس او را به مأموریت دیپلماتیک به پاریس، مرکز یادگیری و علم در آن زمان، فرستاد.
وی توانست چهار سال در پاریس بماند (با سفری کوتاه به لندن در سال ۱۶۷۳)، در این مدت با بسیاری از شخصیت های اصلی دنیای روشنفکری ملاقات کرد، از جمله آنتوان آرناولد، نیکلاس مالبرانش و از همه مهمتر کریستیان هویگنس، ریاضیدان و فیزیکدان هلندی.
این هویگنس بزرگ بود، که لایب نیتس را زیر نظر خود گرفت و در زمینه تحولات فلسفه، فیزیک و ریاضیات به او آموزش داد. گوتفرید نه تنها توانست در حالی که در پاریس بود با برخی از بزرگترین ذهن های قرن هفدهم گفتگو کند، بلکه به نسخه های خطی منتشر نشده دکارت و پاسکال نیز دسترسی پیدا کرد.
به گفته خودش، هنگام خواندن نسخه های خطی پاسکال بود که شروع به تصور آنچه در نهایت حساب دیفرانسیل او و کار او در مجموعه های بی نهایت می شود، کرد. در این زمان، او یک ماشین محاسبه کننده طراحی کرد که قادر به جمع، تفریق، ضرب و تقسیم بود.
سفر وی به لندن در سال ۱۶۷۳ تا حدی برای ارائه طرح های خود به انجمن سلطنتی صورت می گرفت. در حالی که گوتفرید ویلهلم لایبنیتس در پاریس زندگی می کرد، کارفرمای وی درگذشت و او مجبور شد به دنبال موقعیت دیگری باشد.
سرانجام کاری در کتابخانه دوک یوهان فردریش از برانزویک، که در هانوفر حکومت می کرد، پیدا نمود. در راه هانوفر، در آمستردام توقف کرد تا با باروخ اسپینوزا ملاقات کند. طبق یادداشت های خود لایب نیتس، در این دیدار آنها از کتاب معروف “اخلاق” اسپینوزا که هنوز منتشر نشده صحبت کردند.
اگرچه این فیلسوف بزرگ در اواخر دهه ۱۶۸۰ برای مدتی به ایتالیا سفر می کرد تا تحقیقات تاریخی انجام دهد و سفرهای کوتاه تری از جمله به وین داشت، اما بقیه عمرش عمدتا در هانوفر و حومه آن سپری شد. سال های پایانی لایبنیتس تاریک بود.
او در بحث اولویت با نیوتن و پیروانش بر سر اولویت کشف حساب، حتی متهم به سرقت ایده های نیوتن شد (اکثر مورخان ریاضیات اکنون ادعا می کنند که نیوتن و لایبنیتس ایده های خود را به طور مستقل توسعه داده اند). ویلهلم لایبنیتس در ۱۴ نوامبر ۱۷۱۶ در هانوفر درگذشت.
زندگی شخصی گوتفرید ویلهلم لایبنیتس
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس هرگز ازدواج نکرد. گاهی اوقات از بی پولی رنجور بود؛ اما ثروتی که از خود برای تنها وارثش، پسرخوانده خواهرش گذاشت، می توان فهمید که برانزویک ها پول خوبی به او پرداخت کرده اند و درآمد نسبتا بالایی داشته است.
در طولی زندگی خود دوستان و تحسین کنندگان زیادی داشت. وی خود را یک پروتستان و یک خداباور فلسفی معرفی می کرد و متعهد به مسیحیت تثلیث بود.
دنیس دیدرو ملحد و ماتریالیست (ماده باوری) فرانسوی قرن هجدهم، که نظرات او اغلب با دیدگاه های لایبنیتس در تضاد بود، از دستاورد او غافل نشد و درباره او می گوید: “شاید هرگز هیچ مردی به اندازه گوتفرید ویلهلم کتاب نخوانده، زیاد مطالعه نکرده، مدیتیشن نداشته و … .
اگر اندیشه های او با استعداد افلاطون بیان می شد، فیلسوف لایبنیتس چیزی به فیلسوف آتن واگذار نمی کرد”. در ادامه می گوید: “هنگامی که استعدادهای خود را با استعدادهای لایبنیتس مقایسه می کنید، وسوسه می شود کتاب های خود را دور بیندازید و بی سر و صدا در تاریکی گوشه ای فراموش شده بمیرید”.
آثار گوتفرید ویلهلم لایبنیتس
گوتفرید ویلهلم لایبنیتس در طول زندگی خود، جزوه ها و مقالات علمی زیادی منتشر کرد، اما دو کتاب فلسفی “هنر ترکیبی” و ”Théodicée” جز معروفترین آثار او بشمار می روند.