افراد باهوش چه کارهایی انجام میدهند؟
رفتار و صحبت کردن در محیط کار همواره محل پرسش ها و اطلاعات ضد و نقیض بسیاری بوده است. اینکه تا چه حد باید به همکاران نزدیک شویم و صمیمی رفتار کنیم؛ تا چه اندازه جدیت به خرج دهیم و سوالاتی از این قبیل!
پیشنهادات گوناگونی برای رفتار در همچین شرایطی ارائه می شود. در این بین شاید یکی از بهترین و موثرترین آن ها توجه به گفتار و شیوه حرف زدن باشد. اگر این توانایی را در خود تقویت کنیم که بسته به مکان و زمان، جملات را بچینیم؛ قطعا شخصیت بهتری را در طول زمان شکل داده و بروز می دهیم.
حتما پیش آمده که در حین معاشرت با یک فرد یا جمع ناگهان چیزی بشنوید که شگفت زده بشوید و برای همیشه شخص خاصی از چشم تان بیفتد. برای پیشگیری از تجربه های این چنینی شاید بهتر باشید تا ادامه مطلب پیش رو را مطالعه کنید!
۱۰. (از پس هیچ کاری برنمیاد)
تمسخر کردن و سرکوفت زدن هرگز و ابدا صورت خوشی نخواهد داشت. تصور کنید با جمعی از همکاران در حال استراحت هستید، چای می نوشید و صحبت می کنید؛ ناگهان همکار تازه وارد به جمع داخل می شود.
شاید پیش آمده باشد که شروع کرده باشید به برچسب زدن و گفتن جمله هایی از قبیل: از پس هیچ کاری بر نمیاد! احتمالا بقیه حاضرین هم با لبخند، نگاه یا حرفی شبیه به این تایید تان کرده اند.
منتهی اگر راستش را بخواهید در همان لحظه اعلام کرده اید که من احمق هستم! کسی که به آسانی قضاوت می کند و بدتر از همه آن را به زبان می آورد قطعا جزو دسته باهوش ها نیست.
لازم نیست نقش بازی کنید. مغز ما به طور طبیعی همواره در حال تجزیه و تحلیل است و برداشت های خاص خودش را از وقایع دارد. نکته این است چه لزومی وجود دارد تا بلند بلند افکارتان را به اشتراک بگذارید.
یکی از نشانه های افراد باهوش این است که سعی کنید خیرخواه تر و صبورتر بوده و راه و چاه را به همکاران نشان دهید؛ اگر بیشتر می دانید و بلدید، راهنمایی کردن روش درست می باشد نه برچسب زدن های نا بالغانه!
۹. (اصلا این شغل دوست داشتنی نیست)
حتما گه گاه لا به لای مکالمات در محل کار پیش امده که اعتراف کنید کارتان را دوست ندارید. بسیار خب بهتر است همین حالا تمام حواس تان را به کار بگیرید تا دیگر دچار همچین اشتباهی نشوید.
اگر شغل شما دوست داشتنی نیست، ترکش کنید. اگر هم ممکن نیست؛ بسیار خب پس مجبورید که دوستش داشته باشید! در هر صورت غر زدن به هیچ وجه راهکار موثر و عملی نخواهد بود. تنها نتیجه ای که بدست می آید، ساختن وجهه ای منفی از خودتان است.
اگر روزی هم آن شرایط را پشت سر گذاشتید؛ قطعا دل تان نمی خواهد از شما به عنوان یک غرغرو تمام وقت نام برده شود. این مورد هم از همان جملاتی به شمار می رود که بهتر می شود اگر به زبان نیاورید.
۸. (اینکه کاری نداره)
آدم های از خود متشکر به هیچ وجه دوست داشتنی نیستند. کافی است چند بار این جمله (کاری نداره) را به زبان بیاورید؛ تا شاهد باشید چقدر کم تر محبوب خواهید بود. اگر هم به خوبی از پس چیزی برمی آیید، ترجیحا متواضع تر باشید.
از ویژگی افراد باهوش این است که کسی که اشتباهی کاری انجام داده اند را سرزنش نکنید و با حوصله و مهربانی توضیح دهید که روش درست این است. همچین طرز رفتاری شخصیت خوبی از شما در ذهن دیگران می سازد. حتی اگر هم فروتن و صبور نیستید! کمی تمرین پس از مدتی این خصوصیات را به واقعیت تبدیل می کند.
۷. (شاید احمقانه باشه…)
اگر به نظر خودتان احمقانه است پس چه لزومی دارد که بپرسید یا مطرح کنید. یا کاملا با اعتماد به نفس ظاهر شوید یا فقط یک گوشه آرام و ساکت بایستید. هیچ کس مغرور ها را دوست ندارد اما قطعا ضعیف ها هم محبوب نیستند.
ابتدا خوب به ایده ها فکر کرده و اگر تصمیم به طرح آن گرفتید با استدلال و قدرت از آن دفاع کنید. جرئت بروز داشته باشید؛ از اشتباه گفتن و انتخاب غلط هم نترسید. امکان دارد فکر ظاهرا ناپخته شما واقعا گرهی را باز کند.
اعتماد به نفس پیش برنده و صحیح را با غرور اشتباه نگیرید؛ اما لازم است تا همواره خلاق و محکم باشید و این از نشانه های افراد باهوش در محیط کار است.
۶. (سعی خودمو می کنم)
احتمالا ادامه این جمله باید اینگونه باشد: سعی خودم را می کنم اما اگر نشد به من ارتباطی ندارد! قبل از قبول هر کاری خوب فکر کنید و در صورتی که تا حد قابل توجهی اطمینان دارید که از پس آن برمی آیید، بپذیرید.
البته که باید همه سعی خود را بکنید به نظر نمی رسد نیازی به گفتن باشد. به جای آن یادآور شوید که اگر نیاز به کمک داشتید اطلاع می دهید. همچین می توانید برنامه درست و منظمی را تدارک ببینید و با چشم باز و اطلاع و اطمینان منطقی به توانایی های تان پاسخ دهید.
۵. (وظیفه من نیست)
یک کمک ساده و کوچک هرچند اگر وظیفه اصلی شما نیست و بابت آن اضافه حقوق دریافت نمی کنید؛ می تواند آدم دوست داشتنی تر، باهوش تر و مهربان تری در نظر همه و البته خودتان، از شما بسازد.
قرار نیست که اجازه بدهید تا مورد سوءاستفاده قرار بگیرید، تنها اگر شرایطش را دارید؛ کمک حال همکاران باشید. مدام به شوخی یا جدی نگویید وظیفه من نیست. با اختیار و آگاهی کامل و خاطر آسوده و راحت، مهربانی به خرج دهید.
بعدها نباید با ذکر تاریخ روز و هفته یادآور شوید فلان کار را کردم هرچند مسئولیت من نبود! فراموش نکنید، انعطاف پذیری بی شک آدم بهتری از همه ما خواهد ساخت.
۴. (من مقصر نبودم)
لطفا از ابتدا به دنبال مقصر گشتن را کنار بگذارید. بهرحال یک اشتباه پیش آمده است؛ در درجه نخست باید تنها به دنبال راه حل و جبران بود. شما تنها موضع و شیوه عملکرد خود را صادقانه شرح دهید.
وقایع را از چشم دیگران ببینید و سعی داشته باشید تا به جوابی منطقی و کارآمد برسید. به هر صورت اگر نقشی داشته اید موظف هستید مسئولیت امر را بپذیرید. اگر هم دخیل نبوده اید فقط ایده ای برای حل وضعیت پیش آمده مطرح کنید.
اطمینان داشته باشید اگر پیوسته بخواهید بر هر مسئله بزرگ و کوچکی بگویید تقصیر من نبود؛ تا چند وقت بعد قطعا از چشم همه میفتید!
۳. (ناعادلانه است)
یکی دیگر از ویژگی افراد باهوش و نابغه این است که نسبت به کوچک ترین تشویق ها و تعاریفی که از همکاران شان می شود موضع نمی گیرند. شما خوب هستید و ممکن است آن ها هم به خوبی شما باشند. ظرفیت وجودی خود را افزایش دهید و آدم حسودی نباشید.
گاهی اوقات امکان دارد که متوجه این حالت نشوید تنها بگویید عادلانه نبود! اما اگر هم واقعا نظر شما درست است بازهم اجازه ندارید به این شکل صحبت کنید. همواره هوش خود را به کار ببندید و سنجیده تر حرف بزنید.
روحیه رقابت جو تا حدودی قابل درک است اما نمی توانید توانایی های سایرین را زیر سوال ببرید. به جای توجه بی اندازه به دیگران فقط به فکر پیشرفت و بهبود توانمندی های شخصی باشید.
۲. (همیشه همین بوده)
این جمله را فقط نادان ها در محیط کار به زبان می آورند. همیشه همین طور بوده خب شاید وقت آن باشد که تغیر کند. در موقعیتی که با یک همکار جدید آشنا شده اید یا کسی پیشنهاد می دهد به شیوه تازه ای امری را پیش ببرید؛ بلافاصله دست رد به سینه آن نزنید.
شاید اگر کمی به خلاقیت و ابتکار عمل میدان بدهید برای همه بهتر باشد. سخت گیری و روش های سنتی علی رغم پاسخگو بودن و به اصطلاح کار راه اندازی، بد نیست اگر گاهی دچار تغیر شوند.
اشتباه کردن امری بدیهی است. با ترس رفتار نکنید و زیادی خشک و جدی نباشید؛ شاید کمی انعطاف با چاشنی ابداعات تازه، نتیجه ماندگار و فوق العاده ای بیافریند.
۱. (نمی تونم)
ظاهرا ساده ترین و پیش پا افتاده ترین جمله ای که به وفور در زندگی کاری تکرار و شنیده می شود؛ همین عبارت نمی توانم، باشد! این بار به جای این پیام منفی بگویید می توانم به جایش آن کار را انجام دهم.
(نمی توانم این پروژه را قبول کنم) را با (می توانم به جای آن، فلان پلن بعدی را به عهده بگیرم) جایگزین کنید. انرژی مثبت و خوشایند تری در این جمله وجود دارد. به نحوی که هم خودتان متوجه اش می شوید و هم دیگران حس بهتری خواهند داشت.
ایده جدید و کارآمدی را پیشنهاد دهید و همواره با زبانی مثبت تر سخن بگویید. آدم هایی باهوشی که می شناسید همگی از همین روش پیروی می کنند. رمز دوست داشتنی و کاریزماتیک بودن آن هم همین شیوه جذاب حرف زدن است.